ستایش غرور آفرین آموزگار عشایر

((من از پیروان آن مرد بزرگ طوس بودم من هم نزدیک به سی سال رنج کشیده بودم من هم نزدیک به سـی ســال خون دل خورده بودم و نمیگویم کاخ ولی خانه ای کوچک و در خور احترام بر پا کرده بودم. صدها هزار کودک سرگردان عشایری را در طول سالیان دراز درس داده بودم در آغوش گرفته بودم. بوسیده بودم. نوازش کرده بودم به دانشگاه فرستاده بودم و همه را با لفظ دری و زبان شیرین پارسی آشنا ساخته بودم. من از میان این کودکان خانه بدوش و بی نام و نشان وطن هزاران معلم ،مهندس ،ادیب قاضی، طبیب و مدیر پرورده بودم.))

جملات بالا گویای اعتقاد قلبی این بزرگ مرد است و اینک پس از گذشت سالیان همچنان بر خیل دوستدارانش افزون و اندک دشمنانش انگشت نما تر.

هرچه آگاهی جامعه بیشتر میشود کار بزرگ بهمن بیگی بیشتر نمایان میشود و هرچه اندک یاوه گویان تلاش بر تخریب ایشان بیشتر انگشت نما تر میشوند.

بهمن بیگی با هر طریق و راهی باعث شد چراغ سواد در خانه ها روشن و سیاهه جهل از عشایر قشقایی تا ترکمن کمرنگ و کمرنگ تر بشود.

چندی پیش با اهانتی که با فکر کودکانه ای به تندیس ایشان در گچساران شد خلاف انتظار عاملان پیش رفت و بار دیگر دیدیم که در جامعه ای که قومیت حرف اول را میزند چه زیبا لر زبانان از پی هم پیش از هم ایلی های بهمن بیگی به ایشان ابراز ارادت کردند از هر پست و منصبی و به عامل این توهین فهماندند جایی در اینجا ندارد و اشتباه مسافت اینچنینی آمده و تیرش جز سنگ جایی نداشت.

شاید معجزه ایشان هنوز ادامه دارد و توانست بالاخره اتحاد قشقایی و لر زبانان گچساران را حداقل رقم بزند.

تنها گروه تند رو و افراطی که همچنان اسرار بر ادامه جهل دارند و به زور گاها این جهل را میخواهند به جامعه قشقایی ها وارد کنند به گونه ای انگشت نما شده اند که با هر انسان آگاهی صحبت کردم اینان عاملان این توهین میدانند.

براستی که چه انسان بزرگی که حتی دشمنانش هم هرچه کنند نمیتوانند حتی در شهر لر زبانان علنا توهینی به ایشان کنند.

کاش هم ایلی های من هم همینقدر قدر دان و گوهرشناس بودند و این عده قلیل را منزوی تر میکردند.

بسیار باعث خوشحالی و غرور وقتی شاهد این هستیم عملی به قصد توهین بود باعث مشخص شدن بزرگی و معجزه ایشان میشود و این یعنی استاد بهمن بیگی در تاریخ به نیکی ماندگار و مصون ازگزند خشک مغزان است.

تندیس های آهنی  بجز سیبل شدن باعث نمایان شدن جهل عمیق بوزقوردهای تهی مغز میشود و دیگر هرچه میخواهند به تندیس های آهنین تیر بزنند.

این تندیس زخمی زخمی عمیق بر قلب بوزقوردها و باعث نمایان شدن محبوبیت استاد بهمن بیگی شد.

به امید مرگ جهل و نادانی در هر قوم و قومیت از پان تا بوزقورد و ……..

اصالت مایه غرور و سربلندی و نشان گذشتگان بزرگی همچون بهمن بیگی است ولی در مقابل اندک جاهلان این زمان باید فارغ از دید قوم و زبان و قبیله ایستاد شاید توانستیم ذره ای از محبتی که در حق همه ما فرزندان عشایر قشقایی و بویراحمد و کهگلویه و ممسنی و……… را جبران کنیم.

من خواندن و نوشتن و آگاهیم را مدیون محمد بهمن بیگی هستم.

من پیرو روشنی نور محمد بهمن بیگی هستم و اینک آگاه کردن جامعه ام را وظیفه خود میدانم.

از برکات معجزه بهمن بیگی